نقد جریان فکری قرآن بسندگی در اندیشه تفسیری آیةالله محمدرضا مهدویکنی
نویسندگان: محمدعترت دوست / یاسین بیگی
چکیده
نظریه «قرآن بسندگی» به مثابهی یک جریان انحرافی در روش تفسیر قرآن، سعی دارد با کنار زدن سنت و تأکید بر ناکارآمدی میراث روایی در فهم و تفسیر قرآن، حجیّت و اعتبار سنت را زیر سوال ببرد. تکوّن و شکلگیری این تفکر به استناد منابع تاریخی و حدیثی، در صدر اسلام و با شعار «عندنا کتاب الله» بوده و سپس در طول تاریخ به یک جریان انحرافی تبدیل گشته است، به گونهای که هم اکنون در اندیشه فرقههایی مانند «قرآنیون» به وضوح میتوان این تفکر انحرافی را مشاهده نمود. به همین دلیل در این پژوهش ضمن معرفی اجمالی ریشههای شکلگیری این نظریه، به نقد ادلّه معتقدین به این نظریه از منظر آیتالله محمدرضا مهدوی کنی(ره) از جمله اندیشمندان قرآنی عصر حاضر پرداخته و مجموعه مطالبی که توسط ایشان در نقد این تفکر بیان شده است، جمع آوری و تحلیل گشته است. نتایج تحقیق نشان میدهد آیت الله مهدوی کنی به نقد و ابطال مهمترین ادلّه این جریان پرداختهاند که عبارتند از: پاسخگویی قرآن کریم به همه نیازها، عدم اعتبار سنت در کنار حکم الهی، اختصاص ارشادهای پیامبر به همان عصر، مخدوش بودن سنت از نظر سند و متن، عدم قطعیت صدور سنت از پیامبر.