نقش حالات معنوی در تحصیل توفیقات[1]
 
بسم‌الله الرحمن الرحيم. الحمد لله ربّ العالمین و الصلاه و السلام على سيد الأنبياء و المرسلين ابی القاسم محمد و على آله المعصومین سیما بقيه الله الأعظم حجه بن الحسن العسكرى علیه السلام.
قال مولانا أمیرالمؤمنين عليه الصلاه و السلام: «مَن ضاقَ صدرهُ لم يصبر على أداء حق؛ من کسل لم يؤد حق الله؛ من عظم أوامر الله، أجاب سؤاله؛ من تنزه عن حرمات الله، سارع إليه عفو الله و من تواضع قلبُه لله، لم يسأم بدنه من طاعه الله ….»[2]
مولایمان حضرت امیرالمؤمنین علىعلیه السلام در این حدیث مفصل که ما بخشی از آن را بیان داشتیم، نکات بسیار مهمی را در رابطه با نقش سازنده حالات و ملكات معنوی انسان، در به دست آوردن موفقیت مطرح فرموده‌اند. اینک توضیحاتی در این باره تقدیم می شود.
شرح صدر
حضرت می‌فرمایند از مهم‌ترین شرایط در رسیدن به هدف، يعني اداء حقوق خدا و مردم، برخورداری از «شرح صدر» است. شرح صدر از نظر لغت به معنای فراخی دل و سینه است و در این جا کنایه است از برخورداری از روح بزرگ که به وسیله‌ی آن انسان در برابر مصائب و سختی‌ها می‌تواند استقامت داشته، و مصائب را تحمل کند. شرح صدر حالتی روحانی است و از نعمت‌های بزرگ خدا و از لوازم «رهبری» است. حضرت موسی در آغاز انجام رسالت خویش از پروردگار می‌خواهد که «ربّ اشرح لي صدري»[3]؛ پروردگارا روح تحمل را در من وسعت بخش. همچنین پروردگارا در مقام برشماری نعمت‌های خویش به پیامبر مکرم اسلامصلی الله علیه و آله و سلم که موجب توفیق ایشان در امر رسالت شده می‌فرماید: «ألم نشرح لک صدرک و وضعنا عنک وزرک»؛[4] آیا روح وسیع و گنجایش فراوان به تو عطا نکردیم تا بتوانی بار سنگین نبوت را به مقصد برسانی؟ یعنی اگر شرح صدر نمی‌داشتی، هرگز نمی‌توانستی ناملایمات و مصائب مربوط به انجام رسالت خطیر خود را تحمل کنی. رفع مشکلات بزرگی که در راه تحول یک اجتماع وجود دارد و نیز مقابله با افکار نادرستی که تا عمق جان انسان‌ها ریشه دوانده، کار ساده‌ای نیست؛ چه برسد که رسالت بخواهد جهانی و برای همه زمان‌ها و همه جوامع باشد. چنین رسالتی تنها با برخورداری از نعمت شرح صدر محقق می‌گردد.
حضرت امیرعلیه السلام نیز خود در رابطه با شرح صدر از پروردگار می‌خواهند: «اللهم اشرح بالقرآن صدری»؛ پروردگارا به واسطه‌ی قرآن سینه‌ام را فراخ گردان و شرح صدر به من عطا فرما. این امر از لوازم رهبری یک جامعه است؛ زیرا در یک نظام اجتماعی و سیاسی ممکن است منافع افرادی به خطر بیفتد و قهراً اقدام‌های ناشایستی علیه حکومت و حاکم به راه می‌اندازند که اگر رهبری نظام با شرح صدر با آن برخورد نکند، شیرازه امور از دستش خارج و کشور دچار بحران خواهد شد.
برای این که تا حدی مشکلات پیامبر را بتوانیم تصور کنیم، به این بیان که از آن حضرت نقل شده است توجه فرمایید. فرمودند: «ما أوذی نبی کما أوذيت» یعنی هیچ پیامبری مانند من مورد آزار و اذیت واقع نشد. اما می‌دانید که حضرت در برابر این همه آزارها، هرگز لب به نفرين نگشود و تنها هدایت مردم را از پروردگار درخواست می‌فرمود و این نشانه‌ی همان شرح  صدر است و البته هنوز هم بر آن حضرت جفا می‌شود. این همه به احکام خدا و اسلام حمله می‌کنند ولی حضرت تحمل می‌فرمایند.
نشاط مستمر
سپس اميرالمؤمنينعلیه السلام می‌فرمایند، به دست آوردن توفیق پس از شرح صدر منوط به «نشاط مستمر» است. انسان ممکن است در آغاز، کار را با نشاط شروع کند ولی کم‌کم خستگی بر او چيره شده، نشاط لازم را از دست می‌دهد و امور را با بی‌تفاوتی و باری به هر جهت گذرانده، نمی‌تواند کار را مثل ابتدا ادامه دهد. در این صورت به موفقیت کامل دست نمی‌یابد و حق الهی را آن گونه که باید اداء نمی‌کند؛ شاید حق در اینجا کنایه از حقی باشد که خداوند انسان را در ابتدای کار یاری فرموده و توانایی‌هایی به او عطا کرده، ولی او با از دست دادن نشاط خود، تمامی این نعمت‌ها را به هدر می‌دهد.
در دعای ابوحمزه، امام سجادعلیه السلام می‌فرمایند: «اللهم إنّي أعوذ بك من الكسل و الفشل»؛ خدایا به تو پناه می‌برم از کسالت و سستی. به عنوان مثال ممکن است افراد در ابتدای دوره‌های درسی دارای نشاط باشند ولی عده‌ای به سال‌های بعد که می‌رسند، كم كم نشاط اولیه خود را از دست می‌دهند، کم حوصله و کم طاقت می‌شوند و از هر چیزی به زودی ناراحت می‌شوند. باید از این حالت به خدا پناه برد و البته در کنار دعا باید به اموری که موجبات این کسالت‌ها را فراهم می‌کند، توجه کنیم و ریشه‌یابی نماییم. در این موارد اکثر افراد عوامل کسالت را در امور بیرونی جستجو می‌کنند تا نفس خویش را راضی کنند؛ اما اگر با خود صداقت داشته باشیم متوجه نقاط ضعف خود نیز می‌شویم. چه بسیارند کسانی که با وجود همه آن عوامل بیرونی از پای نمی‌نشینند و نه تنها کمتر که بیشتر نیز می‌شود، چرا که خود را به زمان برداشت محصول نزدیک‌تر می‌بینند.
قلب متواضع در برابر خدا
لذا حضرت بعد از چند جمله می‌فرمایند: «و من تواضع قلبه لله، لم يسأم بدنه من طاعه الله» یعنی اگر کسی در مقابل خدا قلب متواضع داشته باشد و حقیقتاً خود را بنده و مطيع و منقاد اوامر او بداند، خستگی و ملالت به او روی نمی‌آورد. اگر انسان در برابر خدا تكبر نکند و قلب خویش را متواضعانه در برابر او به اطاعت وادارد، هرگز نشاط خویش را از دست نمی‌دهد؛ حتی اگر آن کارها بسیار طاقت فرسا باشد. در این رابطه الگوی ما شخص پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم می‌باشند؛ قرآن کریم خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «طه ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی»[5] ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که این اندازه خود را به زحمت افکنی و نیز درباره عبادت‌های شبانه پیامبر می‌فرماید: «قم الليل إلا قلیلا»[6] به کسی که در روز با آن همه زحمت و سختی و مشقت مواجه است، خطاب می‌کند که شب را بیدار باش مگر اندکی. در اوصاف آن حضرت آمده که خوابش ممتد نبوده بلکه به تناوب بیدار می‌شدند و دو رکعت نماز می‌خواندند و سپس مناجات و بعد استراحت می‌کردند و بار دیگر بر می خاستند و به همین منوال، اما هرگز خسته نمی‌شدند. چرا؟ به خاطر این که این امور اگر از روی ایمان و اخلاص باشد خود خستگی زدا و نشاط آور است. و از سوی دیگر آیا این اعمال، مربوط به فعالیت جسمانی است؟ آیا این جسم حضرت است که چنین توانایی‌هایی دارد؟ یا این قدرت برخاسته از روح بزرگ و قوی او است؟ روحی که به عبادت مشغول گردد، زمان را بر جسم چون لحظه‌ای می‌گذراند. معنای واقعی «تَخَلقُوا باخلاق الله»، همین است. خداوندی که نه می‌نوشد، نه می‌خوابد و نه چرت می‌زند و … انسان را به سوی خود می‌خواند و او را به عنوان خلیفه خود مظهر قدرت قرار می‌دهد؛ چگونه؟ پروردگار متعال امكان بهره‌مندی از این قدرت را در وجود انسان به وسیله «و نفخت فيه من روحی»[7] به ودیعه گذارده و راهش این است که انسان در طی مسیر معینی، جسم را به طور کامل تابع روح گرداند که در این صورت همه مشقات آسان گردد.
آیا توانمندی حضرت امیر که در خیبر را بلند کرد از غذاهای چرب و شیرین بود؟ ایشان که نان جو می‌خوردند، پس این توانائی منشأش کجاست؟ منشأش مادی نیست بلکه روحانی است. خود حضرت در نهج‌البلاغه به این نکته اشاره می‌کنند و می‌فرمایند مثل من، مثل آن درخت‌های کویری است که ممکن است سال‌ها باران هم نیاید ولی تحمل می‌کند و زنده می‌ماند، چوبش هم خیلی محکم است. در صورتی که اگر به درختان باغچه یک روز آب ندهید پژمرده می‌شوند و چوبشان هم سست و بی‌ارزش است. همه این امور مربوط به عالم ماوراء ماده است. این امور از توانمندی روح الهی است.
البته مخاطبین عزیز باید توجه کنند که این مسائل و حالات، یک شبه به دست نمی‌آید، مبادا که هوس آمیز اقدام کنید. نوه‌ی حضرت امامرحمت الله علیه نقل می‌کردند که نوجوانی (ظاهراً قبل از بلوغ)، نماز شب می‌خواندند، امام او را منع فرمودند. پس ذکر این مطالب برای روشن ساختن افق دید انسان است تا همت افراد بلند شود و با استفاده از راهبران حقیقی در مسیر قرارگیرند. باید توجه داشت که این امور دفعی نیست، بلکه امور تدریجی است. همان طور که در تربیت بدنی و ورزش جسمانی، شما یک دفعه وزنه يكصد کیلویی را نباید بلند کنید، در تربیت روحانی نیز وضع به همین منوال است. کار نیکو کردن از پر کردن است. باید از کم شروع کنید و تدریجأ افزایش دهید، البته باید آرمان‌های شما بلند باشد ولی بدانید دست‌یابی به آرمان‌های بلند تدریجی است.
پس حضرت در مقام شناسایی علت کسالت که امروزه متأسفانه خیلی‌ها به آن گرفتارند، می‌فرمایند اگر فردی بنده واقعی پروردگار باشد و قلبش نسبت به دستورات او متواضع باشد، کسل نمی‌شود. از پروردگار متعال مسألت می‌کنیم که توفيق بندگی واقعی به ما عطا فرماید تا اندکی از لذت و نعمت‌های که در این بندگی است، متنعّم شویم. ان شاء الله.
[1] مجله پیام صادق، شماره 30، مرداد و شهریور 1379، صص 7-4
[2] بحار الأنوار، جلد75، صفحه 90
[3] سوره مبارکه طه، آیه25
[4] سوره مبارکه انشراح، آیه 2-1
[5] سوره مبارکه طه، آیه1
[6] سوره مبارکه مزمل، آیه2
[7] سوره مبارکه ص، آیه72
دانلود