- صفحه نخست
- .
- حدیث دوست
- .
- اخبار
- .
- دروس و بیانات
- .
- چند رسانه ای
کلیه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید: "ایران سامانه"
بسم الله الرحمن الرحیم*
قالالله تعالی: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ»(1)
حضار ارجمند، خواهران گرامی، اساتید محترم، دانشجویان عزیز و کارکنان خدوم و صدیق دانشگاه امام صادق(علیهالسلام)! اینک که سال 1379 (سالی که به ابتکار مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای (دامظله) به نام مبارک حضرت امیرالمومنین علیبن ابیطالب (علیهالسلام) مزین شده است) رو به پایان است، خدا را سپاسگزاریم که این توفیق نصیب دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) شد که همانند سایر نهادها و مراکز علمی و دینی، همایشی به نام آن امام همام برگزار کند. امید است این همایش با شکوه که به همت واحد خواهران این دانشگاه برگزار میشود، نمودی از رسالت بزرگ نبوی و جلوهای از جلوات خورشید ولایت و امامت علوی بوده، و راهگشای احیای سیره آن امام عزیز و مظلوم باشد.
آری دانشگاه امام صادق(علیهالسلام) که به نام مبارک ششمین اختر تابناک امات و ولایت- جعفربن محمدالصادق- تاسیس گشته است، زیبنده چنین افتخاری است که در احیای نقش امامت و رهبری، مسئولیتی بس خطیر بر عهده گیرد و با عنایت پروردگار و توجهات خاصه اولیای بزرگوارش در راستای این هدف گامهای موثری بردارد.
آرزوی دیرینه ما این بوده و هست که معارف اسلام و قرآن را که با اصل امامت و رهبری، پیوندی ناگسستنی دارد، در تمام ابعاد خوب بشناسیم که پیامبر اکرم(صلالله علیه و آله) فرمودند:
«مَنْ ماتَ وَلَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً»(2)
امامت و ولایت علوی همانند خورشیدی تابان از زاویههای گوناگون نورافشانی میکند و عارف حقیقی آن است که در حد توان به تمام ابعاد و زوایای آن راه یابد و از هر جلوهای نوری و از هر افاضهای فیضی برگیرد و بر عرفانش بیفزاید.
امامت نزد شیه مساله اصلی است نه فرعی، و امتیاز شیعه در این است که امامت را اصلی از اصول و رکنی از ارکان مذهب میداند؛ چنانکه امیرالمومنین علی (علیهالسلام) خود در خطبههای گوناگون که در نهج البلاغه، از آن به عنوان وصایت و وراثت و خلافت نبوی(صلالله علیه و آله) یاد میکند.
حضرت علی (علیهالسلام) امامان را به عنوان قرآن ناطق، شجره نبوت، معدن رسالت، مختلف ملائکه و خزائن علم و مهبط وحی وکنوز الرحمن نام میبرد و میفرماید: سوگند به نام خدا که فلانی(پسر أبی قحافه) جامه خلافت را در بر کرد، درحالی که به خوبی میدانست که من برای خلافت مانند قطب میانه آسیا هستم، علوم و معارف از سرچشمه ذاتم چونان سیل سرازیر میشود و هیچ پروازکنندهای در فضای علم و معرفت به اوج رفعت من نمیرسد.»(3) و نیز میفرماید: «آن گاه که همه در ظلمت و تاریکی اوهام و خرافات میزیستید به وسیله ما هدایت یافتید و به قله عظمت و عزت گام نهادید.»2و ادامه میدهد: «من از هنگامیکه حق را دریافتم، شک و تردید به خود راه ندادم؛ موسی(علیهالسلام) که اظهار خوف میکرد، از خویشتن بیمناک نبود بلکه از غلبه نابخردان هراس داشت که مبادا گمراهان پیشی گیرند و بر مردم چیره شوند و آنها را به گمرانی بکشانند. امروز ما بر سر دو راهی حق و باطل قرار داریم؛ به طور قطع آن کس که به سرچشمه زلال معرفت دست یازد و آن را رها نکند، تشنه کام نمیماند.»(4)
حضرت علی (علیهالسلام) در جای دیگر میفرماید: «آگاه باشید که شیطان حزب خویش را فراهم آورده و تمام لشکرش را از پیاده و سواره فرا خوانده، تا با تهاجم جمعی و گروهی محیط را آشفته و راه شناخت حق از باطل را تیره و تار نماید؛ ولی من هیچگاه از بصیرت و بینش الهی جدا نبودهام؛ نه خود پرده پوش حقیقت بوده و نه دیگران میتوانند حق را از من پوشیده دارند.(5) من همواره در مسیر دینم قاطع بودم و شک و شبهه در وجودم راه نیافته است. «لو کشف الغطاء ما از ددت یقینا»: اگر پردهها به کناری رود بر یقین من افزوده نشود؛ زیرا آنچه را که ببینم، از پیش آن را باور داشتم و به عمق وجود، آن را پذیرفته بودم- البته بالا رفتن پردهها ممکن است بر عرفانم به حقایق بیفزاید ولی موجب افزایش یقین و ایمانم نمیشود-؛ چنانکه معراج پیامبر بر ایمان او به عالم غیب نیفزود، بلکه حقایق را از نزدیک مشاهده کرد و به عرفان و شهودش افزوده شد.
«مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی»(6)
«لَقَدْ رَأَی مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَی»(7)
پیامبر آن حقایق را به وسیله وحی دریافت کرده بود و به آن ایمان داشت و از این رو، معراج، شهود آن حقایق بود نه اثبات آنها.(8)
میفرماید: «من نیز حقیقت را با عمق جان یافتهام و در تمام مراحل و منازل وحی با پیامبر بودم وگوشم با زمزمهها و صفیر وحی آشنا بود و آن را از طریق پیامبر درک میکردم؛ البته من پیامبر نیستم و بندهای از بندگان محمدم؛ انا عبد من عبید محمد(صلالله علیه و آله).(9)
ولی، من در هر جا که باشم چه در خانه نشینی و چه در مسند زعامت و حکومت، محور امامت و قطب ولایتم، و خلافت برمدار من میگردد؛ اگر من از آن جدا شوم گردونه نظام متزلزل و مضطرب خواهد شد و حق مداران بی پناه خواهند شد.»
ولایت الهی ظهور و غیبت نمیشناسد و این خواست خداست که به وسیله اولیایش بر بندگان افاضه کند و زمین هیچگاه از ولی خدا و حجت او (چه غایب و چه ظاهر) خالی نماند و چه نیکو گفتهاند:
«وجودهُ لطفٌ و تصرُّفُهُ لطفُ آخر و غیبتهُ مِنّا»
«وجودش لطف و تصرفش در جهان لطفی دیگر و غیبتش از ماست»
یعنی در اثر گناهان و تقصیرها و قصورهای ما، از نظرها غایب است. این مردمند که علی و علیها را خانه نشین میکنند و این مردم بودند که فضایل علی را کتمان و او را با معاویه مقایسه کردند؛ تا آنجا که امام فرمود: «دنیا آن اندازه مرا تنزل داد تا آن که مرا با معاویه در ترازوی سنجش نهادند.»
ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه مینویسد:«در عظمت علی همین بس که دوستان وی از ترس و دشمنان او از روی کینه و حسد فضایلش را کتمان کردند و با این همه، فضایل و مناقب او زمین و آسمان را پر کرده است.»(10)
در خاتمه به عنوان تذکر و نصیحت مناسب است چند جمله از نامه آن حضرت به عثمان بن حنیف فرماندار بصره را به سمع مبارکتان برسانم. فرمود: «هان ای عثمان و ای پیروان من هر گروهی، امامی و پیشوایی دارند که به او اقتدا میکنند و از نور علم او بهره میگیرند و راه خود را انتخاب میکنند؛ بدانید و آگاه باشید که امامتان از دنیای شما تنها به دو قرص نان جوین و دو پیراهن کرباس بسنده کرده است. البته شما نمیتوانید مانند من زندگی کنید.
«فاعینونی بورع و اجتهاد و عفه و سداد»(11)
«مرا به تقوا، کوشش، جهاد و درستی و پایداری و پاکدامنی یاری دهید.»
یعنی لااقل کوشا و با تقوا باشید و عفت و پاکدامنی را حفظ کنید و در راه حق همواره با ثبات و راستی گام بردارید.»
هر چند امسال به نام امیرالمومنین (علیهالسلام) نامیده شده است، لکن بدانید که هر سال، سال علی(علیهالسلام) است و با پایان امسال، سال علی(علیهالسلام) پایان نمیپذیرد؛ یاد علی همیشه زنده و جاوید است و هیچگاه نام و یاد او از دلهای شیعیان و موالیاش محو نخواهد شد.
بار خدایا! دست ما را از دامان پر برکت مولی علی(علیهالسلام) کوتاه مفرما. خدایا! دانشگاه ما را در پرتو انوار ولایتش روز بروز شکوفاتر فرما. پروردگارا! موسسان و مدیران و خدمتگزاران این نهاد علمی و دینی را، در ادامه راه علی(علیهالسلام) توفیق ده. خدایا! استادان، خدمتگزاران ، دانشجویان و دانشپژوهان این دانشگاه را در کشف حقیقت و ترویج معارف اهل بیت (علیهم السلام) ثابت قدم بدار. خداوندا! ما را طعمه شیاطین و اغواگران و فریبکاران قرار مده و حضرت بقیهالله الاعظم (ارواحنا له الفداء ) را از ما خشنود فرما، و ما را مشمول ادعیه زاکیه آن حضرت قرار ده. آمین.
* متن پیام ریاست محترم دانشگاه که در روز افتتاحیه همایش امام علی(ع) در واحد خواهران قرائت شده و در فصلنامه ندای صادق، ش 20، 1379، ص 3-5 به چاپ رسید.
1- سوره مائده، آیه 55
2- وسائل الشیعه، ج16، ص 246، حدث 21475
3- نهجالبلاغه، خطبه 3
4- همان، خطبه 4
5- همان، خطبه 5
6- همان، خطبه 10
7- بحار، ج4، باب5، ص 36
8- سوره نجم، آیه 13
9- نهجالبلاغه، خطبه 10
10- کافی، ج1، ص 89، باب کون و مکان
11- شرح ابن ابیالحدید، جلد1
12- مستدرک الوسائل، ج 12، ص 54